دربارهی شهر معمولي
شهر معمولي، رماني خيال انگيز و سرگرم کننده اثر ناتالي ليد است که داستان فليسيتي دوازده ساله را روايت مي کند.
ميدنايت گولچ قبل ترها مکان جادويي بود. شهري بود که مردم مي توانستند بر فراز طوفان ها آواز بخوانند و بر بالاي گل هاي آفتاب گردان رقص و پاي کوبي کنند؛ اما اين داستان هاي سحرآميز براي خيلي وقت پيش اند؛ خيلي وقت پيش يعني قبل از آنکه شهر نفرين شود و همه ي جادوها از شهر کوچ کنند. فليسيته ?? ساله است و از تمام ماجرا خبر دارد. قلب مادرش نفرين شده تا هميشه سرگردان باشد و نتواند يکجا بند شود.
اما زماني که به ميدنايت گولچ مي رسند، صدايي در گوش فليسيته مي خواند که قرار است شانس به او رو کند. فليسيته کلمه ها را جمع مي کند؛ او کلمه ها را هرکجا که باشند مي بيند؛ کلمه ها بعضي اوقات بالاي سر آدم هاي غريبه مي درخشند و بعضي وقت ها در مراسم عيد گوشه اي دنج در کليسا پيدا مي کنند و قايم مي شوند، گاهي وقت ها هم مي شود که به گوشه اي نرم سگ فليسيته گيرکرده باشند. جونا هم پسر مرموزي است که موهاي سيخ سيخي دارد و کارهاي خوب مي کند و پر است از کلمه هايي که فليسيته قبلا نديده است؛ کلمه هايي که باعث مي شوند ضربان قلب فليسيته تند شود. فليسيته فقط مي خواهد در ميدنايت گولچ بماند اما اول بايد بفهمد که چطور مي شود جادو را به شهر بازگرداند، نفرين را باطل کرد و قلب شکسته ي مادرش را درمان کرد.
كد كالا | 89498 |
گروه سني | نوجوان |
زبانها | فارسي |
تاريخ چاپ اول | 1397 |
انتشارات | پرتقال |
قطع كتاب | رقعي |
نويسنده | ناتالي ليد |
مترجم | نيلوفر امنزاده |
تعداد صفحات | 278 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.