دربارهی محرم راز
تسليم وار نگاهش کرد او را که چادرش را بر سينه فشرد و سپس تا کنار لب کشاند نفسي که بر چادرش خورد قلبش را تا مرز ايست پيش ميبرد حرارت اين نفس هاي گرم که زاييده ي بوسه اي در مرز ترديد بود،تمام تن شيدا را به عرق نشاند و اشکش را در آن واحد خشک نمود.شرم و احساس گناه باعث شد دست ديگرش را سپر صورت کند.ناگهان چادرش رها شد...
كد كالا | 89724 |
تاريخ چاپ | 1399 |
زبانها | فارسي |
انتشارات | پرسمان |
ابعاد كتاب | 23 × 14 |
قطع كتاب | رقعي |
نويسنده | زهرا احسانمنش |
تعداد صفحات | 548 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.