درباره‌‌ی سرسپردگي

تاريخ انسان سفيدپوست غربي، تاريخ استعمار، کشتار و چپاول است. بلژيک با تاريخ کوتاه پادشاهي‌اش که از اوايل قرن نوزدهم شروع شد، يکي از خون‌ريزترين و سفّاک‌ترين حکومت‌هاي تاريخ بوده، آلمان و فرانسه و بريتانيا و هلند هم به همچنين! کشتار ده‌ها ميليون انسان و به بردگي کشيدنشان از هندوستان تا کنگو و موزامبيک و الجزاير، اين پرسش اساسي را مطرح مي‌کند که آيا حاکمان اين امپراتوري‌هاي متمدن، همه‌ي اينها را به تنهايي انجام داده‌اند؟ غير از اين است که شهروندان سفيدپوست غربي در چنان بندگي خودخواسته‌اي غرقه بوده‌اند که با سرسپردگي‌شان، به امثال لئوپولد اول و دوم و ويلهلم و ديگران، قدرت انجام هر جنايتي را مي‌داده‌اند؟ کتاب «سرسپردگي» نوشته‌ي «فرانسوا سورو» داستان سفر يک گيوتين و جلاد است از فرانسه به بلژيک، در همهمه‌ي جنگ جهاني اول، آن‌هم براي اينکه پادشاه بلژيک دستور فرموده‌اند که يک سرباز در شهر ورن بايد با گيوتيني پاريسي اعدام شود! جنبشي ديپلماتيک ميان کشورهاي درگير جنگ شکل مي‌گيرد تا اين نماد يگانه‌ي رعب و وحشت فرانک‌ها با خدم و حشم و محافظ و غيره به ورن برسد و بالاخره سر سربازي از تن جدا شود! همين خط داستاني خودش چکيده‌ي مضحک و دردناکي از تاريخ حماقت، بلاهت و ظلم است و البته همه‌ي آن‌ها که با سرسپردگي و انتخاب بنده‌‌بودن، برابر جبّاران تاريخ سر خم کرده و هنوز هم... . رمان کوتاه و جسورانه‌ي سرسپردگي را براي رفتن به دل تاريخ بندگي بايد خواند.

آخرین محصولات مشاهده شده