دربارهی مارماهي
ساعت حدود دو نيمه شب درحالي که صحنه تاريک است صداي واق واق سگ مي آيد. رهام کودک است، با چاقوي خوني روي صحنه ايستاده و يک اتاق پشت سرش قرار دارد. صحنه کمي روشن شده و مادرش سلاله جلو او ظاهر مي شود. سلاله: ديگه دليلي براي ترس هات وجود نداره. رهام: من کشتمش؟ با... با هيمن دستام. سلاله: هيس صداتو بيار پايين.
كد كالا | 108871 |
زبانها | فارسي |
انتشارات | ثالث |
ابعاد كتاب | 18 × 12 |
تاريخ چاپ اول | 1403 |
قطع كتاب | رقعي |
نويسنده | رسا احساس |
تعداد صفحات | 35 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.