دربارهی كنستانسيا
کنستانسيا رماني از نويسنده ي مطرح مکزيکي کارلوس فونتس است. کنستانسيا توسط يک روشنفکر پا به سن گذاشته ي بي روح و پريشان روايت مي شود. دکتر ويتبي هال که همان راوي داستان است همراه با همسرش کنستانسيا زندگي مي کند. در همسايگي آنها موسيو پلوتنيکوف زندگي مي کند که مرد سالخورده اي است. داستان با اين آغاز مي شود که راوي مي گويد موسيو پلوتنيکوف را در روز مرگش ديده است:
" موسيو پلوتنيکوف ، بازيگر سالخورده ي روس، روز مرگش به سراغ من آمد و گفت سال ها خواهد گذشت و من روز مرگ خودم به ديدار او خواهم رفت. "
پس از مرگ پلوتنيکوف همسر ويتبي بهم مي ريزد و اين باعث مي شود که ويتبي به چيزهايي شک کند و...
در کنستانسيا کارلوس فونتس پس از مدت ها بار ديگر به سبک آثار اوليه ي گوتيک خود برميگردد. در کنستانسيا نيز مانند آئورا و ديگر آثار اوليه فونتس مرز خيال و واقعيت مي شکند. فوتنس اين داستان را در فضايي سوررئال و مبهم مخصوص به خودش روايت مي کند که در آن خيال و واقعيت در هم مي آميزند و روايتي سخت خوان اما جذاب را خلق مي کنند.
كد كالا | 24667 |
قطع كتاب | جيبي |
زبانها | فارسي |
تاريخ چاپ اول | 1389 |
انتشارات | ماهي |
ابعاد كتاب | 12 × 16 |
نويسنده | كارلوس فوئنتس |
مترجم | عبدالله كوثري |
تعداد صفحات | 136 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.