دربارهی پيرمرد
رمان «پيرمرد» داستان دو زنداني است با نام هاي زنداني قدبلند و زنداني چاق، آن ها که به مدت طولاني حبس محکوم شده اند، به طور ناخواسته با سيلاب بزرگي مواجه مي شوند. يکي از زندانيان که طي اتفاقاتي جدا مي شود در ميانه سيلاب با زني باردار روبرو مي شود و سعي به نجات او و فرزندش دارد. در تمامي داستان جدالي نفس گير و سخت ميان زنداني و رودخانه وجود دارد، به طوري که ترسيم فضاي به وجود آمده در ذهن با وجود اتفاقات پر فراز و نشيب بر جذابيت داستان مي افزايد؛
تاكنون نظري ثبت نشده است.