«يک دايره چرکين شده» (نامزد برگزيد? جايز? مهرگان ادب در سال ????) نوشت? شهلا سليماني و رماني ايراني است. داستان آن از صبحي آغاز مي شود که امير با ديدن يک رويا يا شايد هم کابوس از خواب بيدار مي شود. امير دانشجوي روان پزشکي است و يک مهاجر کرد ايراني در آلمان است و با مادرش که يک زن کرد يهودي است زندگي مي کند. او دقيقا همان صبحي که رويا را ديده است؛ بايد بعدش به دانشگاه برود. چون مسئول برگزاري يک سخنراني است که در مورد «ناخودآگاه تروريسم» است. وقتي وارد محوطه? دانشگاه مي شود همه چيز برايش غيرعادي است رفتار دانشجوها و اساتيد… مي گويند امروز بجاي دکتر ويليام، پروفسور فرويد آمده است و همانجاست که امير خوابش را دوباره به ياد مي آورد و به صورت واقعي همان دختر را که در خوابش بود در ميان جمعيت مي بيند. و سخنراني پرشور پروفسور فرويد آغاز مي شود. امير بعد از سخنراني به دنبال تحليل رويايش پروفسور فرويد را تعقيب مي کند و آنجاست که سر از يک خان? جنگلي در مي آورد… ادامه? داستان در آن خانه روايت مي شود.