دربارهی هزار و يك شب (2جلدي)
پس از آن مرد دزد بدره بيرون آورد و به صيرفي بنمود. چون صيرفي بدره بديد گفت: همين بدره از من است. آنگاه دست برد که بدره را بگيرد. دزد به او گفت: به خدا سوگند که بدره به تو ندهم تا چيزي ننويسي و مهر نکني که در نزد خواجه حجت من باشد که من مي ترسم تو بدره بگيري و در نزد خواجه تصديق من نکني. پس صيرفي به خانه بازگشت که وصول بدره را در ورقه اي بنويسد. عيار در حال بازگشته از پي کار خود برفت و کنيزک خلاص شد.
| كد كالا | 5901 |
| قطع كتاب | رقعي |
| زبانها | فارسي |
| تاريخ چاپ اول | 1383 |
| انتشارات | هرمس |
| ابعاد كتاب | 21 × 14 |
| نويسنده | عبداللطيف تسوجي تبريزي |
| تعداد صفحات | 1129 |
| نوع جلد | گالينگور |
تاكنون نظري ثبت نشده است.