کتاب everything everything باعث مي شود شما بخنديد، گريه کنيد و همه چيز را احساس کنيد. اين يک رمان مبتکرانه، الهام‌بخش و بسيار رمانتيک است که از طريق عکس‌ها و تصاوير و موارد ديگر آشکار مي‌شود. نيکولا يون با اولين کار خيره‌کننده‌اش everything everything يک تجربه خواندني کاملاً منحصر به فرد و زيبا ايجاد کرده است. طرح‌هاي نوشتاري زيبا با آثار هنري اصلي براي بيان داستان عاشقانه‌اي که شبيه هيچ‌کس ديگري نيست. شما هرگز چنين کتابي را نخوانده ايد.” «همه چيز، همه چيز همه چيز دارد. . . عاشقانه، قلب و هوش. کتاب و صداي نيکولا يون مدتها پس از پايان خواندن با من ماند. “همه چيز زيبايي آرامي دارد، هر چيزي که از ابتدا تا انتها مرا مجذوب خود کرد. داستان عشق اولي و مادلين قلب من را ربوده است.” مدي دختري است که به معناي واقعي کلمه به دنياي بيرون حساسيت دارد و اولي پسري است که در همسايگي مدي زندگي مي کند و تبديل به بزرگترين ريسکي مي شود که او تا به حال انجام داده است. بيماري من ( شخصيت اول داستان: مدي؛ تعريف مي کند ) خيلي نادر است اصولا من به دنيا حساسيت دارم. من خانه ام را ترک نمي کنم، هفده سال است که خانه ام را ترک نکرده ام. تنها افرادي که مي بينم مادرم و پرستارم کارلا هستند. اما يک روز صداي کاميون باربري همسايه به گوش مي رسد . به بيرون از پنجره نگاه مي کنم و او را مي بينم. او قدبلند، لاغر اندام است و يک تي شرت تمام مشکي و مشکي، شلوار جين مشکي، کفش ورزشي مشکي و کلاه بافتني مشکي که موهايش را کاملا مي پوشاند به تن دارد. نگاهم را مي گيرد. نام او اولي است. من مي خواهم همه چيز را در مورد او بدانم و مي دانم. ياد گرفتم که او بامزه و خشن است. فهميدم که چشمانش آبي اقيانوس اطلس است و بدجنس او ??ظروف نقره مي دزدد. ياد مي‌گيرم که وقتي با او صحبت مي‌کنم، تمام دنياي من باز مي‌شود، و احساس مي‌کنم دارم تغيير مي‌کنم – شروع به خواستن چيزها مي‌کنم. براي بيرون آمدن از حباب من خواستن همه چيز، هر چيزي که دنيا براي ارائه دارد.