درباره‌‌ی let her fly

کتاب Let Her Fly کتابي خواندني و بي­‌نظير از سير تحول يک پدر است. ضياءالدين يوسف زي نماد کامل پدري است که براي دخترش سمبل عشق، محبت و انسانيت بوده­‌است. او شخصيت بسيار مهربان و سخاوتمندي دارد و هميشه به اطرافيانش احترام مي­گذارد. او سعي مي­کند هميشه نسبت به ديگران رفتار عادلانه‌­اي داشته باشد و همه انسان‌­ها را در يک سطح ببيند. از نظر او، مسلمان و مسيحي، سفيدپوست و سياه‌­پوست، فقير و غني، مرد و زن يکسان هستند و به همين دليل سعي مي­کند با يک نگاه به تمام انسان‌­ها بنگرد. حالا او در اين کتاب داستاني تکان‌­دهنده و الهام­‌بخش را روايت مي­کند که در آن به زندگي خصوصي خودش پرداخته‌­است. روايت داستان درباره پسربچه‌­اي کوچک است که از کمبود اعتماد به نفس و لکنت زبان رنج مي­برد و در کلبه­‌اي گلي در مناطق کوهستاني «شانگلا» (Shangla) زندگي مي­کند و هيچ کس فکرش را نمي­کرد که روزي تبديل به بزرگ­‌مردي مي­شود که تمام سنت­‌هاي متعصبانه را زير پا مي­گذارد و با شجاعت به همه ثابت مي­کند که براي اجراي عدالت هيچ کس و هيچ چيز نمي­تواند در مقابلش قرار بگيرد. يوسف زي در کتاب Let Her Fly با لحني طنز و در عين حال با صداقت کامل از شرايط زندگي‌­اش قبل از حضور طالبان مي­گويد. او صحنه‌­هايي از زندگي­ خانوادگي­‌اش را به عرصه نمايش مي­گذارد و از پسرانش، خوسال و آتال، صحبت مي­کند؛ وقتي که آن­‌ها با بادبادک­‌هايشان مشغول بازي بودند. يوسف زي در اين کتاب از ويژگي­‌هاي اخلاقي همسرش و تأثيرات بي‌­نظيري که در زندگي او داشته‌­است، حرف مي­زند. همسرش، تور پيکاي، درگير چالش­‌هاي بزرگي براي تربيت فرزندانش در کشوري غريب است. پس از آن‌که ملاله، دختر خانواده، توسط طالبان ترور نافرجام شد، خانواده‌­اش به طور کامل از خانه و محل زندگي­شان در دره سوات رانده شدند و به اجبار شرايط و محل زندگي خود را تغيير دادند. اکنون، ضياءالدين هرگاه به محل اين حمله ناجوان‌مردانه نگاه مي­کند، لبريز از احساسي غريب مي­شود که نه مي­توان اسم آن را درد گذاشت و نه لذت.

آخرین محصولات مشاهده شده