ظهور و گسترش احزاب دست راستي تندرو با انگاره‌هاي ملي‌گرايانه، نژادپرستانه، ضد مهاجر و در معناي تمام کلمه ضد انسان و طبيعت، آن هم در سال‌هاي آغازين هزاره‌ي سوم، نشان مي‌دهد که چرا فاشيسم فرزند خلف سرمايه‌داري‌ست که هرچه لجام‌گسيخته‌تر مي‌شود، با پيچيدگي بيشتري در همه‌‎ي شئون زيستي ما رسوخ کرده و باقي مانده و ابدي مي‌شود! اگر زماني فاشيسم فقط با چند دست لباس سياه و يک بازوبند صليب شکسته و تاکيد بر نژاد برتر و ... نمود داشت، امروز با کاري که رسانه‌هاي ارگان نوليبراليسم طي چند دهه تسلط بي‌چون‌وچرا بر ذهن و زبان ما انجام داده‌اند، بسيار پيچيده‌تر ديرياب‌تر شده‌است. کتاب «فاشيسم ابدي» مجموعه‌مقالاتي‌ست که «امبرتو اکو» با نوشتن آنها، دامنه‌ي فهم انسان امروزي را به سرحداتي گسترش داده که مي‌توان گفت هر انسان آزاد و آزاده‌اي بايد به خاطرشان مديون او باشد. اکو در فاشيسم ابدي توضيح مي‌دهد که چه‌گونه سنت‌گرايي، خردگريزي، ملي‌گرايي، قهرمان‌گرايي، جنگ دائمي و ديگر مظاهر ضدونقيض تجميع‌شده در لحظه‌ي اکنون جهان، الگويي از فاشيسم را ساخته و پرداخته‌اند که هر روز دوروبر ما درحال قوام و گسترش است. فاشيسم ابدي جناب امبرتو اکو را بايد خواند، چون اگر دير بجنبيم، فاشيسم ناب و بي‌پايان رخنه کرده در جهان، هرچه از خرد، احساس، انسان، طبيعت، آزادي و رهايي نزدمان مانده، به فراموشي ابدي خواهد پيوست.