دربارهی خيلي كم تقريبا هيچ (مرگ فلسفه ادبيات)
"خيلي کم....تقريبا هيچ" نوشته ي "سايمون کريچلي" اثري است در باب "مرگ، فلسفه، ادبيات" که در آن در مورد پاسخ هاي مختلف به پوچ گرايي بحث مي کند.اين پاسخ ها به دسته هاي مختلفي تقسيم مي شوند که شامل موارد زير است:
1. کساني که از ديدن مسئله امتناع مي ورزند ، مانند بنيادگرايتن ديني که مدرنيته را درک نمي کنند.
2. افرادي که نسبت به مسئله اي که آن را نگراني روشنفکران بورژوازي مي دانند، بي تفاوت هستند.
3. افرادي که منفعلانه نيهيليسم را مي پذيرند با اين ديدگاه که مساله ي مهمي نيست.
4. عده اي که فعالانه عليه نيهيليسم قيام کنند به اين اميد که بتوانند شرايط را تخفيف دهند.
5. و اين دديگاه که با رد همه ديدگاه هايي که سعي در غلبه بر نيهيليسم دارند، يعني تفکراتي که رستگاري را در فلسفه ، دين ، سياست يا هنر جستجو مي کنند، به نفع پاسخي که نهيليسم را در آغوش مي کشد يا تأييد مي کند مي شتابد.
از نظر "سايمون کريچلي" ، مسئله معنا يافتن، معنا در پايداري انسان را دنبال مي کند؛ زيرا همه پاسخ هاي خلاف آن پوچ است. اين امر او را به اين ايده ي شگفت آور سوق مي دهد که مي گويد تناهي انسان در اين است که ما نمي توانيم براي متناهي بودن به تحققي معنادار دست پيدا کنيم. اما اگر کسي نمي تواند معناي نهايي را پيدا کند ، چرا نهيليسم را منفعلانه نمي پذيريم؟ به اين سوال در کنار سوالات متعدد بسياري در کتاب "خيلي کم....تقريبا هيچ" پاسخ داده شده و "سايمون کريچلي" در اين اثر متقاعدکننده با بررسي نظريه ادبيات "بلانشو" ، تعابير "استنلي کاول" از رمانتيسم و اهميت مرگ در آثار "ساموئل بکت" ، قلب اين موضوع را شکافته است.
1. کساني که از ديدن مسئله امتناع مي ورزند ، مانند بنيادگرايتن ديني که مدرنيته را درک نمي کنند.
2. افرادي که نسبت به مسئله اي که آن را نگراني روشنفکران بورژوازي مي دانند، بي تفاوت هستند.
3. افرادي که منفعلانه نيهيليسم را مي پذيرند با اين ديدگاه که مساله ي مهمي نيست.
4. عده اي که فعالانه عليه نيهيليسم قيام کنند به اين اميد که بتوانند شرايط را تخفيف دهند.
5. و اين دديگاه که با رد همه ديدگاه هايي که سعي در غلبه بر نيهيليسم دارند، يعني تفکراتي که رستگاري را در فلسفه ، دين ، سياست يا هنر جستجو مي کنند، به نفع پاسخي که نهيليسم را در آغوش مي کشد يا تأييد مي کند مي شتابد.
از نظر "سايمون کريچلي" ، مسئله معنا يافتن، معنا در پايداري انسان را دنبال مي کند؛ زيرا همه پاسخ هاي خلاف آن پوچ است. اين امر او را به اين ايده ي شگفت آور سوق مي دهد که مي گويد تناهي انسان در اين است که ما نمي توانيم براي متناهي بودن به تحققي معنادار دست پيدا کنيم. اما اگر کسي نمي تواند معناي نهايي را پيدا کند ، چرا نهيليسم را منفعلانه نمي پذيريم؟ به اين سوال در کنار سوالات متعدد بسياري در کتاب "خيلي کم....تقريبا هيچ" پاسخ داده شده و "سايمون کريچلي" در اين اثر متقاعدکننده با بررسي نظريه ادبيات "بلانشو" ، تعابير "استنلي کاول" از رمانتيسم و اهميت مرگ در آثار "ساموئل بکت" ، قلب اين موضوع را شکافته است.
كد كالا | 73959 |
ابعاد كتاب | 21 × 14 |
زبانها | فارسي |
انتشارات | ني |
تاريخ چاپ | 1397 |
قطع كتاب | رقعي |
نويسنده | سايمون كريچلي |
مترجم | ليلا كوچمنش |
تعداد صفحات | 383 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.