درباره‌‌ی يك گل سرخ براي اميلي (مجموعه داستان)

"يک رز براي اميلي "يک داستان کوتاه از ويليام فاکنر است که نمونه اي از ژانر گوتيک جنوبي است. همه افراد شهر در مراسم تشييع جنازه اميلي گريرسون شرکت مي کنند. او يادگار نجيب زادگان جنوبي بود که زندگي خود را منزوي از اجتماع گذراند. پدر اميلي در جواني مانع از معاشرت او شد. پس از مرگ او ، اميلي با هومر بارون که يک فرد ساده از طبقه پايين شمالي بود همراه شد. شايعه شد که آنها نامزد کرده اند. هومر ناپديد شد. بقيه عمر اميلي - بيش از سي سال - در تنهايي گذشت. در جستجوي خانه اميلي پس از تشييع جنازه اش ، مردم شهر اسکلت مردي را در تخت او پيدا مي کنند. به شدت اشاره مي شود که متعلق به هومر بارون است. ويليام فاکنر متولد 1897 در نيوآلباني ، مي سي سي پي ، فرزند خانواده اي بود که به نقش برجسته خود در تاريخ جنوب افتخار مي کردند. او در آکسفورد ، مي سي سي پي بزرگ شد و دبيرستان را در پانزده سالگي ترک کرد تا در بانک پدربزرگش کار کند. اولين شعر او در سال 1919 منتشر شد. اولين کتاب شعر و رمان هاي اوليه او پس از آن منتشر شد ، اما کار اصلي او با انتشار The Sound and Fury در سال 1929 آغاز شد. در طول دهه 1930 ، او در هاليوود روي فيلمنامه هايي کار کرد ، به ويژه لامپ آبي ، که با ريموند چندلر همکاري داشت. ويليام فاکنر جايزه نوبل ادبيات را در سال 1949 و جايزه پوليتزر را براي روروک ها درست قبل از مرگش در ژوئيه 1962 دريافت کرد.

آخرین محصولات مشاهده شده