درباره‌‌ی طبل حلبي

جانوران افسانه اي سنگي بالاي کليساي جامع معروف اين شهر، بيزار از سياه کاري هاي انسان ها، پيوسته بر سنگفرش جلوخان کليسا به شيوه ي خود، تف مي انداختند. منظورم اين است که در مدت توقف ما در اين شهر، شب و روز باران مي باريد و از دهان اين جانوران که کار ناودان را مي کرد، شرشر فرو مي ريخت.

آخرین محصولات مشاهده شده