يک سيستم تنها مجموعه‌­اي آشنا از چيزها نيست. يک سيستم مجموعه‌­اي از اجزا با روابط دروني است که به طور يکپارچه سازماندهي شده است به گونه­ اي که به چيزي مشخص دست يابد. اگر با دقت به اين تعريف بنگريد مي‌­توانيد دريابيد که يک سيستم شامل سه قسمت است­؛ اجزا، روابط دروني، و يک قصد يا کارکرد. براي مثال اجزاي سيستم گوارشي شما شامل دندان­ها، آنزيم‌­ها، معده و روده‌­ها هستند. اين اجزا از طريق جريان شيميايي غذا و نيز به کمک مجموعه‌اي ظريف از سيگنال­‌هاي منظم شيميايي داراي روابط متقابل هستند. کارکرد اين سيستم، تجزيه‌­ي غذا به مواد اساسي و انتقال اين مواد به جريان خون (يک سيستم ديگر) ضمن خارج کردن مواد زائد مي­‌باشد. يک تيم فوتبال، سيستمي است با اجزايي چون بازيکنان، مربي، زمين بازي و توپ. روابط دروني آن شامل قوانين بازي، استراتژي مربي، ارتباطات بازيکنان و قوانين فيزيکي‌­اي است که حرکات توپ و بازيکنان را تعيين مي‌­کنند. قصد اين تيم بردن بازي يا تفريح کردن، يا کسب ميليون‌­ها دلار پول و يا همه‌­ي اين موارد است. مدرسه يک سيستم است. همين طور يک شهر، يک کارخانه، يک شرکت و نيز يک اقتصاد ملي. يک حيوان، يک سيستم است. يک درخت يک سيستم است و يک جنگل، سيستمي بزرگ­تر است که زيرسيستم‌­هاي درختان و حيوانات را در بر مي‌­گيرد. زمين يک سيستم است. همين طور منظومه‌­ي خورشيدي؛ همين طور يک کهکشان. سيستم­‌ها مي­‌توانند درون سيستم­‌هايي قرار داشته باشند که خود آن­ها درون سيستم­‌هاي ديگري قرار گرفته‌­اند.