بهرام صادقي، نويسنده ي پيشرو و صاحب سبکي است که متاسفانه آثار زيادي از او بر جاي نمانده است اما سبک نگارش مدرن و متفاوت او توانست چنان تحسيني در ميان اديبان ايران زمين به دست آورد که از وي به عنوان يکي از بزرگ ترين نويسندگان عرصه ي داستان نويسي معاصر ياد شود. از ويژگي هاي مهم نثر بهرام صادقي، ايجاز و کيفيت است. در نوشته هاي او اثري از زياده گويي و اطناب ديده نمي شود و آنچه اين آثار را بيش از پيش در ميان باقي اثرهاي داستاني معاصر منحصر به فرد مي سازد، پرداخت هاي بي نظير صادقي در باب موضوعات روان شناختي مي باشد. از بهرام صادقي مجموعه اي به جا مانده است که عنوان سنگر و قمقمه هاي خالي را بر جلد دارد. اين کتاب در واقع از بالغ بر بيست اثر داستاني کوتاه تشکيل شده که عنوان کتاب از نام يکي از اين داستان ها برگرفته شده است. هر کتاب روايت جديدي را ارائه مي کند که با داستان هاي ديگر متفاوت است و در عين حال سبک خاص نويسنده در همه ي آن ها ديده مي شود. اذان غروب يکي از داستان هاي اين مجموعه است که در آن جواني شيفته در تکاپوي ملاقات با شيخ بهايي است. هفت گيسوي خونين داستان اسطوره محوري است که با وجود نجات جامعه، آن گاه که زمين مي خورد از سوي همان جامعه طرد مي شود. داستان آقاي مستقيم از جمله درخشان ترين موارد موجود در اين کتاب بوده که به بزرگترين آثار ادبي جهان نيز تنه مي زند. داستان هاي زنجير، آقاي نويسنده تازه کار است، نمايش در دو پرده، خواب خون، آوازي غمناک براي يک شب بي مهتاب و با کمال تاسف از برجسته ترين داستان هاي اين مجموعه بوده که نويسنده مورد آخر را به ابوالحسن نجفي تقديم کرده است.