درباره‌‌ی دون ژوان از زبان خودش

چيزي جز تسلي‌ناپذيري و اندوهش او را به حرکت وانمي‌داشت. اندوهش را به سرتاسر دنيا مي‌بُرد و آن را در دنيا مي‌پراکند. دون ژوان با اندوهش زندگي مي‌کرد، مثل يک منبع نيرو. اندوهش بزرگ‌تر و فراتر از او بود. به تعبيري ــ و نه‌فقط به تعبيري ‌ــ مسلح به آن، اگرچه خودش را به هيچ‌وجه ناميرا نمي‌دانست، ولي مي‌دانست که آسيب‌ناپذير است. اندوه چيزي بود که سرکشش مي‌کرد و در ‌عوض (يا به عبارت دقيق‌‌تر مرحله‌به‌مرحله) او را در برابر هر چيزي که پيش مي‌آمد کاملاً نفوذناپذير مي‌کرد، پذيرنده مي‌کرد، و در صورتِ لزوم نامرئي.

آخرین محصولات مشاهده شده