دربارهی درختها و قتل مرزوق
داري از چه چيزي حرف ميزني؟
بيآنکه لحنش تغيير کند، به تمسخر گفت:
- از زندگي شيرين سخت! تعجب نکن، همه چيز را برايت تعريف ميکنم:
بيستوچهار سالم بود. شيفتة قماربازي بودم. ماجرا سهل و ناچيز شروع شد. مثل خيلي چيزها که در اين زندگي آرام شروع ميشود و آدم که وارد آنها ميشود گمان نميکند زندگياش عوض خواهد شد. اولش سر گردو بازي ميکرديم، بعد کمکم سر مرغ بازي کرديم. و روزي رسيد که سر سه گوساله? خودم بازي کردم. آخر سر هم سر درختها بازي کردم.
من برد و باخت داشتم. خيلي باختم، خيلي هم بردم. دنيا هم اغلب به رويم ميخنديد تا جايي که متوجه ضررهايي که به من رسيد نشدم.
كد كالا | 98939 |
ابعاد كتاب | عبدالرحمان منيف |
قطع كتاب | پالتويي |
زبانها | فارسي |
انتشارات | هرمس |
تاريخ چاپ | 1401 |
نويسنده | عبدالرحمان منيف |
مترجم | موسي اسوار |
تعداد صفحات | 422 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.