درباره‌‌ی زن در ريگ روان

رمان زن در ريگ روان، اثر نويسنده و متفکر مشهور و مورد ستايش ژاپني کوبو آبه، هسته و ماهيت يک اسطوره، حس تعليق و رماني اگزيستانسياليستي (هستي گرايانه) را با هم ترکيب مي کند که نتيجه ي آن، داستاني شگفت انگيز است. يک حشره شناس تازه کار که به سفري به کنار دريا رفته است، آخرين اتوبوس به مقصد محل زندگي اش را از دست مي دهد و مجبور به ماندن مي شود. به او اتاقي موقتي در انتهاي يک زاغه ي پهناور شني داده مي شود تا شب را در آن جا بگذراند. اما صبح فرداي آن روز، هنگامي که قصد ترک محل را دارد، متوجه مي شود که اهالي روستا، نقشه هاي ديگري براي او در سر مي پرورانند. او خود را در آن جا اسيري مي يابد که ظاهرا هيچ راه فراري برايش وجود ندارد و مجبور به پارو کردن تپه هاي شني اي مي شود که مدام درحال پيشروي هستند و روستا را تهديد به نابودي مي کنند. تنها همراه و مصاحب او، زن جواني عجيب و مرموز است. در طول داستان، همچنان که در کنارهم مانند سيزيف، اسطوره ي يوناني که محکوم به غلتاندن سنگي بر روي کوه بود، مجبور به انجام کاري تمام نشدني هستند، تار و پود سرنوشت اين دو شخصيت باهم گره مي خورد و رابطه اي ميانشان شکل مي گيرد.

آخرین محصولات مشاهده شده