شبکه اي کار کردن واقعا مانند تجارت فروش نيست زيرا شامل آموزش و تمرين است. در حقيقت، افراد غيرفروشنده اغلب مزيت هاي طبيعي به افراد فروشنده دارند. شايد شنيده باشيد که يک معلم بازنشسته يا يک خانم خانه دار توانسته اند بيش از فروشندگان حرفه اي در بازاريابي شبکه اي موفق باشند. چطور امکان پذير است؟ به دليل اين که اين تجارت تکرار است. يک انسان از نوع فروش مي تواند بيرون برود و انواع مختلف محصولات را شخصا به فروش برساند اما اغلب نمي تواند ديگران را آموزش و تمرين بدهد. انواع غيرفروشنده معمولا از فروش مي ترسند و اغلب تکنيک هاي فروش را دوست ندارند. در نتيجه، آن ها خيلي درگير فروش نمي شوند. اما در اينجا واقعيت را مي بينيد. اغلب فروش در بازاريابي شبکه اي بدون فروش خانه به خانه يا خرده فروشي به دست مي آيد. آيا مي توانيد بهترين مشتري خود باشيد؟ بله. اگر شخصي محصول شما را با قيمت عمده بخرد، آيا مي تواند آن را به صورت خرده فروشي به مشتري بدهد؟ بله. اگر با قيمت کمتر از عمده بخرد چطور، آيا مي توانند بازهم آن را به مشتري بفروشد؟ بله. احتمالا چيزي را از Sears در کمتر از نرخ فروش عمده خريده ايد. مشخصا فروش در کمتر از نرخ عمده خيلي سود ندارد اما حق شما را به عنوان يک فروشنده مستقل نشان مي دهد. افراد بسيار کمي از اشخاصي که در بازاريابي شبکه اي هستند، خرده فروشي محصولات را انجام مي دهند. معمولا محصول به صورت محاوره اي براي دوستان و /يا اعضاي فاميل بازاريابي و به صورت شخصي استفاده مي شود. و به دليل وجود کامپيوتر و تکنولوژي هاي تحويل کالا، اغلب شرکت هاي بازاريابي شبکه اي سفارشات را به همه جا ارسال مي کنند. ديگر لازم نيست يک انبار بزرگ از محصولات را داشته باشيد و آن ها را به دور شهر بچرخانيد. مي توانيد خودتان از محصولات استفاده کنيد يا آن ها را به دوستان يا همسايه ها بدهيد که به صورت مستقيم از شرکت سفارش مي دهند. در همين زمان، مي توانيد جنبه هاي تجاري را به هشت يا ده نفر معرفي کنيد که آن ها فرآيند را تکرار مي کنند و يک سازمان 5000 نفره در پايين شما تشکيل مي شود. شايد تنها 500 دلار در هر ماه از خرده فروشي درآمد داشته باشيد و 10000 دلار از کميسيون کارمزد به دست بياوريد! اين که مقدار به مراتب بيشتري نسبت به فروش مستقيم را از کارمزد به دست آورده ايد – برخلاف چيزي که بسياري به شما مي گويند- اين به معني غيرقانوني بودن نيست. اين تنها نمايش چيزي است که هنگام استفاده از قدرت اهرم ظاهر مي شود. با اين حال اين بدان معني نيست که همه شرکت هايي که ادعاي انجام بازاريابي شبکه اي قانوني دارند، کارشان واقعا قانوني است. مسائل زيادي وجود دارند که به شما نشان مي دهند يک برنامه قانوني نيست. بياييد نگاهي به اين عوامل بيندازيم. به عنوان يک مسئله عملي، براي کنترل کنندگان امکان پذير نيست که همه حالت هاي بي نهايت برنامه هاي بازاريابي قانوني و غيرقانوني را پيش بيني و نسبت به قانون ارزيابي کنند. به همين خاطر، قوانين چند سطحي و ضد هرمي آماده و به شکل کلي اعمال مي شوند. اين به کنترل کنندگان اجازه مي دهد تا همه حالت هاي ممکن برنامه هاي غيرقانوني را در نظر بگيرند و يک پايه قانوني براي بستن آن ها داشته باشند. مشکل وقتي ظاهر مي شود که خود کنترل کنندگان آموزش مناسبي نديده اند تا بتوانند بين بازاريابي شبکه اي قانوني و بازاريابي هرمي غيرقانوني تمايز قائل شوند. اندکي جلوتر بيشتر درباره آن مي بينيم.