دربارهی فرار از اردوگاه چهارده
کتاب فرار از اردوگاه 14 اثر بلين هاردن، به دور از ايجاد فضاي تخيلي و کاملا واقعي بر اساس زندگي «شين دونگ هيوک» نوشته شده است که در مخوفترين اردوگاه کار اجباري در کرهي شمالي متولد شده و تنها فردي است که توانسته از آنجا بگريزد.
بلين هاردن (Blaine Harden) در کتاب فرار از اردوگاه 14 (Escape from Camp 14) به صورت مستندوار علاوه بر روايت سرگذشت هيوک، تصويري مبتني بر حقيقت از کرهي شمالي و اوضاع نامناسب بسياري از فراريان شمالي به کرهي جنوبي ارائه داده است. اين اثر پس از انتشار فروش بالايي به دست آورد و خشم مقامات کرهي شمالي را برانگيخت. دربارهي کرهشمالي کتابهاي بسياري نوشته شده اما يکي از مهمترين و حيرتانگيزترين کتابها را ميتوان فرار از اردوگاه 14 ناميد. روايت مردي که در اردوگاه زندانيان سياسي به دنيا ميآيد و زندگي در فضاي وحشتناک و رعبانگيز اردوگاه، از او جاسوسي خطرناک و فردي خالي از تمام عواطف و احساسات انساني ميسازد؛ تا جايي که براي بدست آوردن غذا مادر خود را به پاي چوب دار ميفرستد.
کمپهاي اسارت در کرهي شمالي، سالهاي سال است که وجود دارند. افرادي که در اين کمپها به دنيا آمده و بزرگ ميشوند، هيچوقت نميتوانند از آنها بگريزند. تا به حال هيچکس به جز شين دانگ هيوک موفق به اين کار نشده است. بلين هاردن در اين اثر، با استفاده از داستان حيرتانگيز زنداني شدن و فرار شين، سعي دارد تا اسرار يکي از سرکوبگرانهترين حکومتهاي روي زمين را آشکار کند.
نگارش جذاب و تأثيرگذار نويسنده، اين جامعه ويران را با زبردستي تمام به تصوير کشيده و در طول کتاب بر مرد جوان خارقالعادهاي متمرکز ميشود که در امنيتيترين زندانِ امنيتيترين حکومت جهان بزرگ شده است. کتاب فرار از اردوگاه 14، داستانيست زيبا دربارهي مقاومت، رشادت، نجات و اميد.
همهي ما تاکنون بارها از نقض حقوق بشر در کره شمالي شنيده و خواندهايم، اما تصوير تلخ و هولناکي که در اين کتاب بلين هاردن به شما نشان ميدهد، آن هم از زبان يک شهروند کرهاي بسيار تکاندهندهتر است. کشوري که بمب اتم دارد اما توسط تمام کشورهاي دنيا تحريم شده است و هيچ راه خروجي براي مردمش نميگذارد. به جد ميتوان گفت تاکنون هيچ رماني را نخواندهايد که به تاثيرگذاري اين اثر بوده باشد.
کيم جونگ ايل را همه ميشناسند اما کشورش را نه. اين کشور گرسنه، ورشکسته و مجهز به سلاح اتمي است و حدود 150000 تا 200000 نفر به عنوان برده در اردوگاههاي زندانيان سياسياش کار ميکنند.
قحطي و سيلهاي نيمهي دههي 1990 اقتصادي را که مرکزگرا طراحي شده بود، ويران کرد. سيستم توزيع عمومي دولت که از دههي 1950 به بيشترِ شهروندان کرهي شمالي غذا رسانده بود، از هم پاشيد. مردم کرهي شمالي از ترس اينکه مبادا از گرسنگي بميرند، به تبادل کالا به کالا رو آوردند و اين موضوع در ميانشان به سرعت رشد کرد و تعداد و اهميت مغازههاي خصوصي بيشتر شد. از هر ده خانواده، نُه خانوار براي زنده ماندن، مبادلهي کالا ميکردند. شهروندان کرهي شماليِ بيشتر و بيشتري براي کار، تجارت، خريدوفروش و پرواز به کرهي جنوبي، از مرز ميگذشتند و وارد چين ميشدند. نه چين و نه کرهي شمالي آماري ارائه ندادند اما ميزان اين مهاجرتهاي اقتصادي بين دهها هزار تا چهارصد هزار نفر تخمين زده ميشود.
کيم جونگ ايل تلاش کرد آشوب و هرجومرج را کنترل کند. حکومت او براي تاجراني که بدون مجوز سفر ميکردند شبکهي جديدي از مراکز بازداشت ايجاد کرد. اما اين افراد ميتوانستند با بيسکويت و سيگار آزاديشان را از پليس و سربازان گرسنه بخرند. در شهرهاي بزرگ، ايستگاههاي قطار، بازارچههاي بدون سقف و کوچههاي باريک، پُر از ولگردهايي شدند که از گرسنگي در حال مردن بودند. کودکان يتيم زيادي که در اين اماکن پيدا ميشدند به «گنجشکهاي ولگرد» معروف شدند.
شين هنوز اين را نميدانست اما سرمايهداري عوام، دادوستد ولگردها و فساد فراگير در حکومت پليسي که اردوگاه 14 را در محاصره داشت، شکافهايي ايجاد ميکردند.
کمک غذايي از ايالات متحده، ژاپن، کرهي جنوبي و ديگر اهداکنندگان، تا اواخر دههي 1990 قحطي را تعديل کرد، اما به طور غيرمستقيم و تصادفي به زنان مغازهدار و بنگاههاي مسافرتي جان بخشيد تا در آينده به شين براي فرارش به چين آذوقه و هويت جعلي بدهند و راهنمايياش کنند.
بلين هاردن (Blaine Harden) در کتاب فرار از اردوگاه 14 (Escape from Camp 14) به صورت مستندوار علاوه بر روايت سرگذشت هيوک، تصويري مبتني بر حقيقت از کرهي شمالي و اوضاع نامناسب بسياري از فراريان شمالي به کرهي جنوبي ارائه داده است. اين اثر پس از انتشار فروش بالايي به دست آورد و خشم مقامات کرهي شمالي را برانگيخت. دربارهي کرهشمالي کتابهاي بسياري نوشته شده اما يکي از مهمترين و حيرتانگيزترين کتابها را ميتوان فرار از اردوگاه 14 ناميد. روايت مردي که در اردوگاه زندانيان سياسي به دنيا ميآيد و زندگي در فضاي وحشتناک و رعبانگيز اردوگاه، از او جاسوسي خطرناک و فردي خالي از تمام عواطف و احساسات انساني ميسازد؛ تا جايي که براي بدست آوردن غذا مادر خود را به پاي چوب دار ميفرستد.
کمپهاي اسارت در کرهي شمالي، سالهاي سال است که وجود دارند. افرادي که در اين کمپها به دنيا آمده و بزرگ ميشوند، هيچوقت نميتوانند از آنها بگريزند. تا به حال هيچکس به جز شين دانگ هيوک موفق به اين کار نشده است. بلين هاردن در اين اثر، با استفاده از داستان حيرتانگيز زنداني شدن و فرار شين، سعي دارد تا اسرار يکي از سرکوبگرانهترين حکومتهاي روي زمين را آشکار کند.
نگارش جذاب و تأثيرگذار نويسنده، اين جامعه ويران را با زبردستي تمام به تصوير کشيده و در طول کتاب بر مرد جوان خارقالعادهاي متمرکز ميشود که در امنيتيترين زندانِ امنيتيترين حکومت جهان بزرگ شده است. کتاب فرار از اردوگاه 14، داستانيست زيبا دربارهي مقاومت، رشادت، نجات و اميد.
همهي ما تاکنون بارها از نقض حقوق بشر در کره شمالي شنيده و خواندهايم، اما تصوير تلخ و هولناکي که در اين کتاب بلين هاردن به شما نشان ميدهد، آن هم از زبان يک شهروند کرهاي بسيار تکاندهندهتر است. کشوري که بمب اتم دارد اما توسط تمام کشورهاي دنيا تحريم شده است و هيچ راه خروجي براي مردمش نميگذارد. به جد ميتوان گفت تاکنون هيچ رماني را نخواندهايد که به تاثيرگذاري اين اثر بوده باشد.
کيم جونگ ايل را همه ميشناسند اما کشورش را نه. اين کشور گرسنه، ورشکسته و مجهز به سلاح اتمي است و حدود 150000 تا 200000 نفر به عنوان برده در اردوگاههاي زندانيان سياسياش کار ميکنند.
قحطي و سيلهاي نيمهي دههي 1990 اقتصادي را که مرکزگرا طراحي شده بود، ويران کرد. سيستم توزيع عمومي دولت که از دههي 1950 به بيشترِ شهروندان کرهي شمالي غذا رسانده بود، از هم پاشيد. مردم کرهي شمالي از ترس اينکه مبادا از گرسنگي بميرند، به تبادل کالا به کالا رو آوردند و اين موضوع در ميانشان به سرعت رشد کرد و تعداد و اهميت مغازههاي خصوصي بيشتر شد. از هر ده خانواده، نُه خانوار براي زنده ماندن، مبادلهي کالا ميکردند. شهروندان کرهي شماليِ بيشتر و بيشتري براي کار، تجارت، خريدوفروش و پرواز به کرهي جنوبي، از مرز ميگذشتند و وارد چين ميشدند. نه چين و نه کرهي شمالي آماري ارائه ندادند اما ميزان اين مهاجرتهاي اقتصادي بين دهها هزار تا چهارصد هزار نفر تخمين زده ميشود.
کيم جونگ ايل تلاش کرد آشوب و هرجومرج را کنترل کند. حکومت او براي تاجراني که بدون مجوز سفر ميکردند شبکهي جديدي از مراکز بازداشت ايجاد کرد. اما اين افراد ميتوانستند با بيسکويت و سيگار آزاديشان را از پليس و سربازان گرسنه بخرند. در شهرهاي بزرگ، ايستگاههاي قطار، بازارچههاي بدون سقف و کوچههاي باريک، پُر از ولگردهايي شدند که از گرسنگي در حال مردن بودند. کودکان يتيم زيادي که در اين اماکن پيدا ميشدند به «گنجشکهاي ولگرد» معروف شدند.
شين هنوز اين را نميدانست اما سرمايهداري عوام، دادوستد ولگردها و فساد فراگير در حکومت پليسي که اردوگاه 14 را در محاصره داشت، شکافهايي ايجاد ميکردند.
کمک غذايي از ايالات متحده، ژاپن، کرهي جنوبي و ديگر اهداکنندگان، تا اواخر دههي 1990 قحطي را تعديل کرد، اما به طور غيرمستقيم و تصادفي به زنان مغازهدار و بنگاههاي مسافرتي جان بخشيد تا در آينده به شين براي فرارش به چين آذوقه و هويت جعلي بدهند و راهنمايياش کنند.
كد كالا | 60242 |
انتشارات | چشمه |
تاريخ چاپ اول | 1395 |
قطع كتاب | رقعي |
زبانها | فارسي |
ابعاد كتاب | 21 × 20 |
نويسنده | بلين هاردن |
مترجم | مسعود يوسف حصرچين |
تعداد صفحات | 232 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.