درباره‌‌ی داستان‌هاي كفدستي

کتاب «داستان هاي کفدستي» مجموعه اي از داستان هاي کوتاه نوشته ي «ياسوناري کاواباتا»، نويسنده ي معروف ژاپني است. سبک اين داستان ها متفاوت است، برخي از آن ها واقع گرا و برخي از آن ها در سبک ادبيات فانتزي است. اولين داستان اين کتاب بانام «نقطه ي روشن» در سال 1923 نوشته شده است. در اين داستان پسري بيست وچهار ساله در مهمان خانه اي ساحلي نشسته و به دختري زل زده است. او از همان دوران کودکي که خانواده اش را از دست داده به زل زدن به آدم ها و نقاط دوردست عادت کرده است. ناگهان او با نگاه و لبخند دختر روبه رو مي شود. داستان دوم کتاب بانام «ظرف ضعيف تر» در سال 1924 منتشر شده است. اين داستان کوتاه درباره ي مجسمه ي کانن، خداي بودائيان است که در مقابل يک عتيقه فروشي بنا شده است. پسرک جوان هر زمان که قطار از کنار اين مجسمه عبور مي کند، افتادن و شکستن آن را تصور مي کند. او آن قدر به تکه تکه هاي افتاده ي اين مجسمه بر روي زمين فکر مي کند که شبي شکستن آن را در خواب مي بيند و دست سرد سراميکي مجسمه را حس مي کند. داستان هاي کوتاه کتاب «داستان هاي کفدستي» گاهي تنها يک صفحه هستند. «ياسوناري کاواباتا» اين داستان ها را با زباني نافذ و تأمل برانگيز نگاشته و مفاهيم بنيادي همچون عشق، تنهايي و انزوا را به تصوير کشيده است. اين داستان ها از ارزش ادبي بالايي برخوردار هستند و مطالعه ي آن ها براي دوستداران داستان کوتاه و ادبيات ژاپن جالب و خواندني است. اين کتاب شامل بيش از چهل داستان کوتاه است که برخي از آن ها عبارت اند از : ماجراي صورت مرده، سرسره سنگي، سنجد دزدي، نگرش فرزند، ملخ و جيرجيرک، اره و تولد بچه، ماجراي کلاه، مادر، جاودانگي، اسب سفيد، زمين، بالاي درخت، باران پاييزي و برف.

آخرین محصولات مشاهده شده