درباره‌‌ی دختر ملكه سبا

داستان از جايي شروع مي شود که مسيح عليه السلام بر زني جوان و زيبا رو ظاهر مي شود، به او مي گويد که قرار است کارهاي بزرگي صورت دهد، از پس مشکلات رواني فراواني برآيد و به مقامي بالا دست يابد. همسر اين زن توجه اي به راز و نياز شبانه اش ندارد. اما اين زن حتما بايد کسي باشد، همه حرف هايش که نمي تواند دروغ و بي پايه و اساس شکل گرفته باشد. او ملاقات و گفتگويش با مسيح را سال ها بعد براي دخترش تعريف مي کند و همه چيز پس از اين ماجرا اتفاق مي افتد.

آخرین محصولات مشاهده شده