"اسرار عمارت تابان" رماني است گيرا و ماجرايي به قلم "شيوا مقانلو" که خواننده را با خود در روايتي پرکشش و ميخکوب کننده همراه مي کند. تابان رودکي، دکتر باستان شناسي است که به عنوان يک استاد خوش نام و بسيار جدي در کار خود شهرت دارد. استاد قديمي او، دکتر نادران، وي را به کاوشي جديد و محرمانه دعوت مي نمايد. او در کنار محققي جوان به اسم آيدين، به قلعه ي بلقيس که در خراسان شمالي واقع است، رهسپار مي شود تا اين تحقيق محرمانه را آغاز کند. قرار است تيم کوچک آن ها در يک عمارت خلوت اربابي ساکن شود که به وسيله ي يک پيرمرد گنگ و مرموز نگهباني مي شود. اما اين همه ي ماجرا نيست و در "اسرار عمارت تابان"، اتفاقات خطرناک و غيرمعمولي رخ مي دهد که سبب مي شود قاچاقچي ها و پليس ها نيز به اين ماجرا ورود کنند. حال دکتر تابان رودکي خود را وسط ماجراي عجيبي مي بيند که يک طرفش در قرن هفتم و شبي که مغول به آن منطقه حمله برده، شکل گرفته و طرف ديگرش به حدود نيم قرن پيش و يک ماجراي خان و رعيتي بر مي گردد. اما چه چيزي همه ي اين اتفاقات را در کتاب "اسرار عمارت تابان" به قلم "شيوا مقانلو" به هم ربط مي دهد؟ بي شک هيچ چيز جز عشق، قدرت اتصال اين همه اتفاق مهيب، عجيب و غريب و حيرت انگيز را به هم نخواهد داشت؛ اما ماهيت اين عشق و سرانجام آن چه خواهد بود و چه پاياني را مي توان براي کتاب "اسرار عمارت تابان" متصور شد؟