کتاب خالکوب آشويتس، رماني نوشته ي هدر موريس است که نخستين بار در سال 2018 به انتشار رسيد. مردي يهودي و اهل اسلواکي به نام لالي سوکولوف در آپريل سال 1942 به کمپ هاي کار اجباري در آشويتس برده مي شود. نازي ها مي فهمند که لالي قادر است به چندين زبان صحبت کند و او را به عنوان خالکوب کمپ به کار مي گيرند. وظيفه ي لالي اين است که با خالکوبي، نشانه هايي دائمي روي بدن همبندان خود به وجود آورد. لالي که بيش از دو سال و نيم از اسارتش مي گذرد، شاهد بي رحمي ها و وحشي گري هاي ترسناکي بوده، اما همچنين، شجاعت ها و مهرباني هايي فراموش نشدني را نيز ديده است. او با به خطر انداختن جان خود، پول ها و اشياي ارزشمند کشته شدگان را به هر طريق ممکن با غذا معاوضه مي کند تا همبندان خود را زنده نگه دارد. روزي لالي با زني جوان به نام گيتا آشنا مي شود و در همان نگاه اول، تصميم مي گيرد تا از کمپ جان سالم به در ببرد و با او ازدواج کند.