درباره‌‌ی زمان 00:00

گلبهار ، دختر روستايي با محبتيست که مادربزرگ پيرش را ، بزرگ ترين و ارزشمندترين دارايي زندگي اش ميداند و خواسته ي او را خواسته ي خودش ميشمارد. ننه جوني که جز ديدن دوباره ي نوه ي پسري طرد شده و پر کينه اش ارن ، آرزوي ديگري ندارد! به همين منظور هم تمام دلخوري و نفرتش از نوه ي ناخلف را کناري ميگذارد و براي ديدار دوباره ي ارن و مادربزرگش ، روانه ي شهر مي شود. غافل از آنکه عبور از اين کينه و عقده ي ديرينه ، آنقدرها هم ساده و راحت نيست و همه چيز در يک شب باراني و ميان پيست موتورسواري ، براي هر دوي آن ها طوري رقم ميخورد که رابطه ي بينشان دست خوش چالش هاي عجيب و خطرناک و البته پرکشش مي شود!

آخرین محصولات مشاهده شده