دربارهی نگهبان
سيامک شخصيت اصلي رمان "نگهبان" به دلايلي زندگي در تهران را رها مي کند و براي کار به جنوب ايران مي رود. جايي بين بيابان و گرما و خاک بادهايي که روي تن مي وزد و پوست عرق کرده از گرما را گل مي کند. در بيابان ولي اتفاقي مي افتد که سيامک را فراري مي دهد به مرزهاي غربي ايران. به اميد گريز به کوهستان قنديل مي زند. ميان برف و کوه و وهمي که در هوا و روي سنگهاي يخ بسته هست.» نويسنده درباره ي قهرمان داستان نوشته است: «سيامک با همزيستي با طبيعت به موجود جديدي تبديل مي شود. چيزي ميان انسان، حيوان و طبيعت برف زده. رمان نگهبان داستان سفر سيامک است. داستاني درباره گناه و تلاش انسان براي پشت سر گذاشتن آن.»
كد كالا | 86431 |
تاريخ چاپ | 1399 |
ابعاد كتاب | 21 × 14 |
زبانها | فارسي |
انتشارات | چشمه |
قطع كتاب | رقعي |
نويسنده | پيمان اسماعيلي |
تعداد صفحات | 229 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.