درباره‌‌ی بعد

قسمت هايي از کتاب بعدا (لذت متن) حدودهاي هشت شب بود. من و مامان سريال مظنون را از تلويزيون مي ديديم که يکهو فيلم قطع شد و اخبار ويژه جاي آن را گرفت. سگ هاي ردياب چندين ساعت دنبال گشته و چيزي پيدا نکرده بودند. جوخه ي مهار بمب مي خواستند آن ها را بيرون بکشند که يکي از سگ ها در راهروي جنوبي چيزي حس کرد.

آخرین محصولات مشاهده شده