هدف ماکسول از نوشتن اين کتاب اين است که براي تشخيص، پرورش و بهينه‌سازي خصوصيات فردي يک رهبر به مخاطبان کمک کند. بخشي از پرورش و رشد رهبر ناشي از يادگيري قوانين رهبري است، زيرا اين قوانين ابزاري براي تعليم چگونگي اجراي موثر اصول رهبري هستند. بايد بدانيد که قابليت رهبري در واقع از درون رشد و پرورش پيدا مي‌کند. اگر بتوانيد درون خود آن رهبري شويد که قابليت‌اش را داريد، مي‌توانيد به صورت بيروني هم تبديل به رهبري شويد که مي‌خواهيد باشيد. حالا ديگران هم مايل به پيروي کردن از شما خواهند بود و زماني که به چنين مقامي برسيد، مي‌توانيد به انجام هر کاري در اين جهان دست بزنيد، بدون اين که از شکست يا پيروز شدن در آن هراس داشته باشيد. هنگام خواندن اين کتاب متوجه مي‌شويد که مي‌توانيد هر بار به راحتي چند فصل را با هم بخوانيد. خوانش اين کتاب بسيار روان و آسان است. اما نکته‌اي که بايد در نظر داشته باشيد اين است که هدف خواندن و تمام کردن اين کتاب نيست. بايد آن را با دقت بخوانيد و حتي اگر لازم باشد، يک فصل را چند بار بخوانيد يا قلم و کاغذي براي يادداشت نکات مهم آن داشته باشيد. ماکسول خودش توصيه مي‌کند که مدتي با اين کتاب زندگي کنيد. يک فصل را مطالعه کنيد و زماني را به تفکر، بازبيني و دوباره‌خواني آن اختصاص دهيد. اگر خصوصيتي که مطالعه مي‌کنيد، جزو نقاط ضعف شماست، قبل از رفتن به فصل بعدي، مدتي روي آن توقف کنيد. حتي ممکن است در طول سال بخواهيد چند بار اين فرايند را تکرار کنيد تا بتوانيد اين خصوصيات و ويژگي‌ها را در خود دروني و نهادينه کنيد.