دربارهی 21 داستان از نويسندگان معاصر فرانسه
من سال هاست که صبر کرده ام. آن زمان که در وطنم بودم، در آن فلات بلند ماسيف سانترال، با پدر زمختم، و مادر وحشي ام، و شراب، و هر روز آبگوشت پيه خوک، و به خصوص شراب، شراب ترشيده و سرد، و زمستان دراز، و شوخي هاي بارد، و برف هاي بادروبه، و سرخس هاي مشمئزکننده، آه! من مي خواستم از آن جا بگريزم، يکباره همه آنها را ترک گويم و زندگي را آغاز کنم، در آفتاب، با آب زلال. من گفته هاي کشيشمان را باور داشتم، که با من از مدرسه طلاب سخن مي گفت، و هر روز به من مي پرداخت، در آن سرزمين پروتستان - که هروقت مي خواست از دهکده عبور کند از پناه ديوارها مي رفت - فرصت بسيار داشت.
كد كالا | 6070 |
تاريخ چاپ اول | 1392 |
ابعاد كتاب | 21 × 14 |
زبانها | فارسي |
انتشارات | نيلوفر |
قطع كتاب | رقعي |
نويسنده | مجموعه ي نويسندگان |
مترجم | ابوالحسن نجفي |
تعداد صفحات | 398 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.