دربارهی حكايت عشقي بيقاف بيشين بينقطه (داستان كوتاه)
اين مجموعه داستان مصطفي مستور را بايد ادامه ي منطقي ذهنيتي دانست که او در دو کتاب «چند روايت معتبر» و «استخوان خوک و دست هاي جذامي» اجرا کرده بود. مجموعه ي «حکايت عشقي بي قاف، بي شين، بي نقطه» از شش داستان کوتاه تشکيل شده است که از لحاظ فرم روايي و جهاني که مستور تلاش در باورپذير کردن آن دارد به هم نزديک هستند. در اين داستان ها ما اغلب با مولفه هايي روبه رو هستيم که در آن ها همنشيني نوعي خوانش متافيزيکي با روابط ساده و روزمره ي انساني- اجتماعي محور اصلي داستان ها را تشکيل مي دهند. در اين مولفه ها عناصر تکرار شونده اي مانند سکون سنگين زمان، توجه به جزئيات بي اهميت و تبديل شدن يک ماجرا به پرتره اي از ناکامي هاي هستي شناسانه ي خوانش. داستان ها را کمي «خاص» مي کند. مصطفي مستور در اعم داستان هاي اين کتاب کوشيده تا با مکث پيرامون يک رابطه ي خوشايند، شيطنت آميز و يا تلخ انساني زوايايي را روشن کند که زندگي ازهم گسيخته ي آدم هايش را موجب شده است.
كد كالا | 7568 |
تاريخ چاپ | 1396 |
زبانها | فارسي |
انتشارات | چشمه |
قطع كتاب | رقعي |
ابعاد كتاب | 21 × 14 |
نويسنده | مصطفي مستور |
تعداد صفحات | 68 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.