دربارهی روزگار سپري شده مردم سالخورده 2 (3 جلدي)
همه ي نحسي ها با عر عر آن کره خر وامانده شروع شد. کره خري که بابام مرغ و نه تا جوجه هاش را باش تاخت زده بود، کره خر غرشمال ها. هنوز آفتاب نزده بود که در خانه مان را زدند. عمه ت خورشيد رفت پشت در و خبر آورد که دده ي کلو آمده رد بابام برود سر حاج کلو را بتراشد. من زير لحاف بودم. کرسي داشتيم. بابام نشسته بود پاي سماور
كد كالا | 845 |
ابعاد كتاب | 14 × 21 |
انتشارات | چشمه |
قطع كتاب | رقعي |
زبانها | فارسي |
تاريخ چاپ | 1394 |
نويسنده | محمود دولت آبادي |
تعداد صفحات | 400 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.