درباره‌‌ی هوا را از من بگير خنده‌ات را نه

اما خنده ات که رها مي شود و پروازکنان در آسمان مرا مي جويد تمامي درهاي زندگي را به رويم مي گشايد عشق من، خنده تو در تاريکترين لحظه ها مي شکند و اگر ديدي، به ناگاه خون من بر سنگفرش خيابان جاري است بخند، زيرا خنده تو براي دستان من شمشيري است آخته.

آخرین محصولات مشاهده شده