از غبار بپرس محبوب ترين رمان نويسنده ايتاليايي-آمريکايي جان فانته است که براي اولين بار در سال 1939 منتشر شد و در لس آنجلس تنظيم شد. اين رمان به طور گسترده اي به عنوان يک کلاسيک آمريکايي ، مرتبا در برنامه درسي دانشگاه براي ادبيات آمريکايي در نظر گرفته مي شود. اين نويسنده يک شخصيت داستاني به نام آرتورو بانديني خلق کرده که سرگذشتش را در 4 رمان خود دنبال مي کند: «تا بهار صبر کن، بانديني»، «از غبار بپرس» در سال 1939، «روياهايي از بانکر هيل» و «جاده لس آنجلس». «جاده لس آنجلس» اولين رماني است که فانته نوشته و البته تا سال 1985 يعني دو سال پس از مرگش منتشر نشد. سرگذشت شخصيت بانديني در زمان حيات فانته تکميل نشد چون اين نويسنده پيش از اين کار، درگذشت.

« رفتن شون رو تماشا کردم. حق با اون بود. بانديني، اي احمق، اي سگ، اي راسو، اي ابله. ولي نمي تونستم جلوش رو بگيرم. کارت ماشين رو نگاه کردم و آدرسش رو پيدا کردم. يه جايي بود نزديک خيابون بيست و چهارم و آلامدا. نمي تونستم جلوش رو بگيرم. رفتم هيل استريت و سوار ترامواي آلامدا شدم. برام جالب شد. جنبه جديدي از کاراکترم رو کشف کردم، جنبه اي تاريک و حيواني، عمقي اندازه گيري نشده از يک بانديني جديد. ولي چندتا تقاطع بعد حسش رفت. نزديک قطارهاي باري پياده شدم. سه کيلومتري تا بانکر هيل راه بود، ولي من پياده برگشتم. وقتي رسيدم خونه به خودم گفتم ديگه رابطه م با کاميلا لوپز تا ابد قطعه. اون وقت تو پشيمون مي شي احمق خانوم، چون من بالاخره معروف مي شم. نشستم پشت ماشين تحريرم و بيشتر شب رو کار کردم. »