درباره‌‌ی نياز يك حامي

قسمت هايي از کتاب نياز يک حامي (لذت متن) حالا از اون روزها خيلي گذشته... نه تو اون "نياز" کوچولويي، نه من اون آدمي ام که به خاطر حامي بودن پشت پا زدم به تموم خواسته هام که بزرگ ترينش به دست آوردن تو بود. هنوزم عاشقتم، هنوزم يه نگاه کوتاه کوتاهت تموم دردامو تسکين مي ده، اما تو ديگه به حامي احتياج نداري پس بذار و برو نياز... اون اتفاق لعنتي جهان هردومون رو خراب کرد! اون قدر که بايد صبوري کردم، اون قدري که بايد نازت رو خريدم، تقاص اعتيادم به نفس هاتو هم دادم ، بد دادم... حالا که ديگه چيزي ازم نمونده بذار برو... من حامي تو بودم اما تو نيازم نشدي...

آخرین محصولات مشاهده شده