همانطور که از عنوان آن پيداست ، داستان "اگنس گري" بر روي قهرمان اصلي ، "اگنس گري" متمرکز شده است و او راوي داستان نيز هست. داستان از کودکي اگنس تا انتصابش به عنوان معلم سرخانه و سپس ازدواج و مادر شدنش جريان دارد. اين قصه ي زيبا از "آن برونته" ، يک داستان بسيار ساده است. با اين حال "آن برونته" شما را با چنان قدرتي به "اگنس گري" پيوند مي دهد که نمي توانيد آن را زمين بگذاريد. قصه، با صداقت و جديت شما را به خود جلب مي کند. اگنس کامل نيست، او نقاط قوت و ضعف مخصوص به خود را دارد. او صادقانه زندگي خود را بدون هيچ گونه توجيهي در برابر خواننده هويدا مي کند. اين کيفيت در روايت باعث مي شود خوانندگان اگنس را دوست داشته باشند؛ چرا که مي توانند با او همدردي کنند. کاراکتر "اگنس گري" از شخصيتي هوشمندانه برخوردار است. شخصيت هاي فرعي که "آن برونته" در داستان به کار مي گيرد به رشد شخصيت اگنس کمک مي کند. اين کار با ظرافت هرچه تمام تر انجام شده است ، زيرا حتي اگر در ابتداي کار اگنس را دوست نداشته باشيد، محبت او به آرامي درون شما رشد مي کند و در نهايت او را دوست خواهيد داشت.
اگنس گري کوچکترين دختر يک کشيش است. وقتي خانواده در شرايط سختي قرار مي گيرد ، او اصرار دارد که به عنوان يک معلم سرخانه کار کند تا به خانواده اش کمک کند و به آن ها ثابت کند که ديگر بچه نيست. اما روح ايده آليستي او در اولين موقعيتش نزد خانواده ي بلومفيلد و فرزندان لوس و خرابکارشان آزمايش مي شود. پس از اين او براي خانواده ي موري که به مراتب ثروتمندترند کار مي کند ، جايي که دختر موذي خانواده تهديد مي کند تنها نقطه روشن زندگي اگنس را به خطر بياندازد: ادوارد وستون.