کتاب دختر پرتقالي، رماني نوشته ي يوستين گوردر است که اولين بار در سال 2003 منتشر شد. براي جرج رد، پدرش چيزي بيش از يک سايه و خاطره اي محو نيست. اما يک روز مادربزرگ جرج، صفحاتي را پيدا مي کند که در يک صندلي قديمي قرمزرنگ گذاشته شده بودند. اين صفحات در واقع نامه اي به جرج هستند که درست قبل از مرگ پدرش نوشته شده بودند. در کنار اين نامه، داستاني به نام «دختر پرتقالي» نيز به چشم مي خورد. اما «دختر پرتقالي»، داستاني معمولي نيست، بلکه معمايي از گذشته است و به اتفاقي در دوران جواني پدر جرج مي پردازد: روزي پدر جرج سوار قطار شهري شد و دختر بسيار زيبايي را ديد که کيسه اي بزرگ پر از پرتقال را محکم در دست گرفته بود. ناگهان قطار تکاني خورد و پرتقال ها به هوا پرتاب شدند. دختر بي اعتنا از قطار پياده شد و رفت. حالا پدر جرج از جهاني ديگر از پسرش درخواست کمک کرده تا بالاخره معماي هويت دختر پرتقالي را حل کند.