داستان "خزه" به قلم "هربر لوپوريه" قصه ي زندگي يک روزنامه نگار و نويسنده است؛ شخصي که خود نيز در جنگ خدمت نموده و زندگي شخصي اش در سايه ي جنگ جهاني دوم و اشغال نظامي فرانسه توسط آلمان نازي، دچار تغييرات ناگوار و دلخراشي شده است. همسر و فرزندان او در يک حمله ي هوايي از بين رفته اند و او تصميم مي گيرد به ناشناخته ترين مکان ممکن برود تا به نوعي از اين واقعه بگريزد.
"خزه" از روندي خطي برخوردار بوده و فرايندي مستقيم و رو به جلو را طي مي کند. "هربر لوپوريه" موفق شده تا با بياني ساده و بدون ايجاد کلافي سردرگم از وقايعي که اتفاق افتاده، داستان زندگي اين مرد را به طرز جالبي از زبان خودش ارائه کند. نويسنده براي اينکه بتواند به چنين مهمي دست يابد و با مخاطب نيز ارتباط برقرار کند، از موضوعات حياتي و مهمي همچون عشق و آزادي بهره مي برد و قصه ي مردي با مشکلات روحي فراوان را روايت مي کند که به نظر مي رسد ديگري اميدي در زندگي ندارد و مي خواهد با چنگ و دندان خود را از اين بحران بيرون بکشد. به اين طريق مخاطب قدم به قدم با اين مرد که تلاش مي کند اميد و عشق را در زندگي باز يابد و به آرامش و صلحي دروني دست يازد، همراه مي شود.
از آنجايي که تمام داستان "خزه" در زمان اشغال فرانسه اتفاق مي افتد، "هربر لوپوريه" نگاهي ويژه به تقابل مردم در برابر اشغالگران داشته و تلاش مي کند تا اين نزاع هاي روزمره در برابر نازي ها را با مسائل ريز و درشت از نوشيدن يک بطري شراب گرفته تا مخاطراتي که زندگي مردم را در زمان اشغال نظامي و جنگ تهديد مي نمود، به تصوير بکشد.