درباره‌‌ی دانه‌ي زير برف (دنباله‌ي كتاب نان و شراب)

"دانه زير برف" کتابي است از "اينياتسيو سيلونه"، خالق سه گانه اي که دو اثر قبلي آن عبارت اند از "فونتامارا" و "نان و شراب". "دانه زير برف" درست از همانجايي که کتاب "نان و شراب" به اتمام مي رسد، ادامه مي يابد و داستان را پيش مي برد. قصه در پس زمينه اي اتفاق مي افتد که مربوط به دوره ي حکومت موسوليني است و کافون ها يا دهقان هاي فقير و تهي دست ايتاليايي، زندگي بسيار سخت و طاقت فرسايي را پشت سر مي گذارند. زندگاني چنان بر کافون ها تنگ آمده که ديگر نمي توانند به هيچ کار اقدام کنند. در داستان "نان و شراب"، قهرمان کتاب يعني "پيترو سپينا" در صدد بود که به کافون ها ياري برساند اما همانطور که در آن کتاب آمده، او وادار به فرار کردن شد. با فرار پيترو سپينا، "کريستينا" هم به دنبال او عازم کوهستان مدفون در برف شد و اين چنين قصه ي "نان و شراب" به اتمام رسيد. اما در "دانه زير برف" يک جسد در کوه يافت شده است. همگان بر اين باورند که جسد متعلق به پيترو سپينا است چرا که کسي از فرار کريستينا به دنبال او آگاه نيست. افرادي هم که از موضوع با خبرند، با پيدا نشدن جنازه ي پيترو سپينا، گمان مي کنند که او زنده است. از جمله ي اين افراد، مادربزرگ پيترو سپينا يعني "دنا ماريا وينچنزا سپينا" مي باشد که در رمان "دانه زير برف" از "اينياتسيو سيلونه"، به جستجوي او اقدام مي کند. خبرهاي تازه اي به گوش مادربزرگ رسيده و او نزد پسرش مي رود تا از او براي اين کار کمک بگيرد.

آخرین محصولات مشاهده شده