رمان ريشه ها، اثر الکس هيلي، يکي از فوق العاده ترين و تأثيرگذارترين کتاب هاي معاصر به حساب مي آيد. الکس هيلي از طريق داستان يک خانواده-خانواده ي خودش- به حکايت فراموش نشدني و مثال زدني شخصيتي به نام کونتا کينته و شش نسل بعد از او زندگي بخشيده است. شخصيت هاي زيادي در اين رمان دخيل هستند: برده ها و مردمان آزاد شده، کشاورزان و آهنگران، کارگران چوب و راه آهن، وکلا و معماران و البته يک نويسنده. هيلي در رمان ريشه ها، کاري بسيار فراتر از بازگويي تاريخ خانواده ي خود کرده است. او به عنوان اولين نويسنده ي سياه پوست آمريکايي که رد نياکان خود را تا دور ترين نسل ها گرفته، موفق به آشکار کردن گذشته ي حدود 25ميليون آمريکايي آفريقايي تبار شده است. او از فرهنگي غني و بسيار قديمي سخن گفته که توسط برده داري تا مرز نابودي کامل پيش رفت. اما رمان ريشه ها، درنهايت، فقط سياه پوستان يا سفيدپوستان را مخاطب قرار نمي دهد، بلکه تمامي مردم از همه ي نژادها مي توانند از رمان ريشه ها بهره مند شوند، چرا که داستان اين رمان، يکي از بهترين گواه ها در نشان دادن انعطاف پذيري و مقاومت انسان در شرايط سخت و دشوار است.