درباره‌‌ی در باب خواندن

مارسل پروست يکي از نويسندگان مطرح و پرآوازه ي نيمه اول قرن بيستم است. او پس از خواندن آثار راسکين شيفته ي او شد و از آن جا که راسکين گفته بود کسي اجازه ندارد در زمان حياتش آثارش را ترجمه کند پس از مرگ وي دست به ترجمه ي آثارش زد. پروست در اين زمان هنوز به يک نويسنده ي مطرح تبديل نشده بود. آثار اندکي که از خود منتشر کرده بود و همچنين اولين ترجمه اش از راسکين نيز چندان مورد استقبال قرار نگرفته بودند. کتاب در باب خواندن در واقع مقدمه اي است که پروست بر ترجمه ي کتاب کنجدها و سوسن ها اثر راسکين نوشته است. در اين کتاب ديدگاه او از ديدگاه راسکين فاصله مي¬گيرد. پروست در کتاب در باب خواندن مي¬کوشد درباره ي خطراتي که ممکن است کتاب خواندن براي مخاطبان داشته باشد هشدار دهد. او همچنين به خود مقوله ي کتاب خواندن و ارتباط مخاطبان با نويسندگان عصرهاي گوناگون مي¬پردازد. در بخشي از کتاب مي خوانيم: "شايد تنها روزهايي از ايام کودکي که آن ها را تمام و کمال زيسته ايم همان هايي باشند که به گمانمان هدر داده ايم؛ روزهايي که با کتابي دلخواه سپري کرده ايم. تمام آنچه از قرار معلوم روزهاي کودکي ديگران را پر مي کرد، و ما آنها را مانعي مبتذل در برابر لذتي متعالي مي ديديم و پس مي زديم: بازي اي که دوستي، وقتي به بهترين بخش کتاب رسيده بوديم، ما را به آن مي خواند؛ زنبور يا نور مزاحم آفتاب که مجبورمان مي کرد چشم از کتاب برگيريم يا جاي مان را عوض کنيم؛ خوراکي هاي عصرانه که مجبورمان کرده بودند با خود برداريم اما در کنارمان دست نخورده روي نيمکت رهاشان مي کرديم آنگاه که خورشيد در آسمان کبود بالاي سرمان بي رمق تر مي شد؛"

آخرین محصولات مشاهده شده