دربارهی اكسير (20 درس معنوي براي آفرينش زندگي دلخواه)
سي سال است که درباره دانش کيمياگري تعليم دادهام. به گلاستونبري و ناحيه غرب کشور کوچ کردهام. از کوه تور صعود کردهام و تپهاي را که ميبايست خوابگاه آرتور و شواليههايش باشد ديدهام. اما گاه پررمز و رازتر اين است که نياز به تحول، مرا به کيمياگري بازميگرداند. هرسال احساس کردهام که زمانه ما بيش از هميشه به اين اکسير نياز دارد. اکنون که بزرگ شدهام، اوقات حرفهايام را با گفتوگو و نوشتن درباره چگونگي دستيابي به آزادي و توفيق کامل ميگذرانم. همين اواخر بود که دريافتم آنچه دربارهاش گفتوگو ميکنم کيمياگري است. سرانجام بر آن شدم که يکي از راههاي هيجانانگيز براي پرداختن به اين موضوع، از طريق يکي از شگفتترين روابطي است که تاکنون ثبت شده است: رابطه مرلين و آرتور خردسال در غار بلورين. آنگونه که اين کتاب عرضه ميکند ـ غار بلورين ـ جايگاهي ارجمند در دل انسان است. پناهگاه امنِ ندايي خردمند که ترس را نميشناسد، مأمني که محنت جهان بيرون در آن راه ندارد. در غار بلورين همواره کيمياگري بوده و خواهد بود: فقط بايد داخل بشويد و گوش فرا دهيد. مردمان امروز همانقدر در جهان کيمياگر زندگي ميکنند که مردمان نسلهاي پيشين. جوزف کمپبل ـ آموزگار بزرگ اساطير ـ گفته است هرکس که در گوشهاي از خيابان منتظر است تا چراغ سبز شود، در انتظار گام نهادن به جهان اعمال قهرماني و کردار اسطورهاي است. فقط فرصت را غنيمت نميشمارد. بدون توجه به شمشيري که در سنگ لبه پيادهرو فرو رفته است، از خيابان عبور ميکنيم. سفر به اعجاز از اينجا آغاز ميشود. بهترين زمانِ آغاز آن اکنون است. راه کيمياگر در زمان وجود ندارد: همهجا هست و هيچجا نيست؛ متعلق به همه است و از آنِ هيچکس.
كد كالا | 17 |
قطع كتاب | رقعي |
انتشارات | قطره |
تاريخ چاپ اول | 1381 |
زبانها | فارسي |
ابعاد كتاب | 21 × 14 |
نويسنده | ديپاك چوپرا |
مترجم | گيتي خوشدل |
تعداد صفحات | 224 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.