درباره‌‌ی عشق و تنهايي

اگر شخص از حرکات و فعاليت هاي ذهن در تماميت آن آگاه باشد نه آگاهي جزئي و تجزيه شده نه آگاهي در شکل مشاهده کننده اي که ذهن را مي پايد؛ که به آن به طور جزئي توجه دارد و نتيجتا تضادي ايجاد مي کند بين « مشاهده کننده » و « مشاهده شونده » آيا در آن آگاهي تام و کامل نمي بيند که ذهن بدون وقفه در حال تشکيل تصاوير است؟ آيا نمي بيند که مدام خاطره ي انواع لذت ها، بدبختي ها، حوادث نامطلوب، آزارها و انواع موثرات، انواع عوامل تاثيرگذار و انواع عوامل فشار را در خود ثبت مي کند!؟ عامل شلوغي ذهن ما همين ثبت شده ها هستند؛ همين تصاوير هستند. فکر درباره ي يک عمل جنسي مي انديشد، آن را در خود مجسم مي کند، آن را متصور مي شود، احساسات و عواطف خاطره انگيز را در خود نگه مي دارد؛ و نتيجتا دچار تمايلات و رغبت هاي شهوي مي شود. چنين ذهني را نمي توان يک ذهن پاک، عفيف و باتقوا ناميد. ذهني واقعا عفيف و باتقوا است که هيچ تصوير و هيچ خاطره اي را در خود ثبت و حمل نمي کند. چنين ذهني هميشه مبرا، پاک و بي آلايش است!

آخرین محصولات مشاهده شده