دربارهی جشن گل سرخ
خواب گزار ولايت هرات به جواهر، پدر عايشه که هميشه کابوس هاي هراس آوري ميبيند، ميگويد: براي آن که تنها دخترش در امان باشد بايد او را به عقد مردي در آورد که صاحب منصب باشد و داراي مال و مکنت بسيار. از سويي محمد، کشاورز زاده ي فقيري که براي کسب معرفت ديني از روستا به هرات آمده است، به دليل استعداد فراوان در مدت کوتاهي از طلبگي به مرتبه ي روحانيت مي رسد. ملا محمد طبق معمول در اغاز يکي از روزهاي پاييزي به زيارت مقبره ي عبدالرحمن جامي ميرود تا دلي صاف کند که عايشه را ميبيند. محمد و عايشه دلباخته ي هم ميشوند، اما جواهر هرگز به اين وصلت رضا نيست. آخر خواب گزار گفته بود که...
كد كالا | 62052 |
تاريخ چاپ | 1395 |
قطع كتاب | رقعي |
انتشارات | قطره |
ابعاد كتاب | 21 × 14 |
زبانها | فارسي |
نويسنده | حميد حياتي |
تعداد صفحات | 176 |
نوع جلد | شوميز |
تاكنون نظري ثبت نشده است.